وقتی حس میکنم
جایی در این کره خاکی
تـــــــــو
نفس میکشی
و
من از همان نفسهایت نفس میکشم
آرام می شوم
تـــــو بـــــاش
"هــــوایــت"
"بـــــویت"
برای زنده ماندم کافیست
تو نیستی
امـــــا
من برایت چایی میریزم
دیروزم نبودی
برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند
دوست داری گریه کن
و یا
دوست داری مث آیینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگه چه فرقی میکنه
باشی
یا
نباشی
من با تو زندگی میکنم
دیگر چیزی نمیخواهــــم
آغـــوش تـــــو باشد
و
شانه هـــــای تـــــو
به دنیا میگویم"خدافظ من دنیایم را پیدا کردم"